ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
از پشت تمام افکار و واژه ها خودم را بیرون کشیدم و این شد انشای جهان من و تو
فقط برای من و تو
به گریه دار ترین خنده ی تو
به خنده دار ترین گریه ی من
به تمام حرف های سکوت من و تو
به تمام کشتن خود من
به تمام شانه های بی تفاوتی تو
--------------
این آخرین بغض سکوت جهان من و تو
این رابطه شک میان من و تو
این جدایی/آپوکالیپس جهان من و تو
این شعر آخرین حرف من
این سکوت آخرین حرف تو
-------------
ما ندارد جهانی که نباشد با من و تو
یک دریا بود میان ماهی من و تو
اسیر ماهی دریا بودم من
آزاد بودم در دریای خیال تو
در این جای داستان که رسیدم من
چه گوارا هم گریه شد
از گنجشک تنهای باران خورده ی انشای من و تو
م.مسکوت
هنوز حس قشنگی در تو جان دارد.
هنوز حرف قشنگی به تو ایمان دارد.
من و این لحظه درون سادگیه خویش هنوز قرآن به کلامت ایمان دارد.
محمد مسکوت